عروج به سماوات

عروج به سماوات

ما باید بشکافیم که محکمات آیات قرآن چیست

بایستی از نحوه تدبر قرآن کشف رمز کنیم

ببینیم در متشابهات چه خبر است

برخی کلمات را راحت میشود معنی کرد که میشود محکمات

ولیکن اگر نیاز به یافتن ماخذ قرآنی بود میشود متشابهات

درک قرآن با متشابهات است

ما در قرآن ۴ واژه داریم

ناس

آدم

انسان

بشر

ظاهرا معانی یکی است

ولیکن این درست نیست

هرکدام معنی جدایی دارد

قرآن تازه برات است

یعنی درختی که از ازل تا ابد هست

رشدش میشود معراج

اگر غرق در دنیا باشیم انسان میشود

اگر رشد کرده باشیم آدم هستیم

این اواسط هم ناس و بشر هست

لذا ترجمه بسم الله الرحمان الرحیم ترجمه عادی نیست

رحمان شامل دنیا و رحیم آخرت است

هرچه از دنیا به سمت آخرت برویم از رحمانیت به سمت رحیمیت میرویم

ما از روی زمین یک گونه قرآن را میبینیم و از بالا به گونه دیگر

نبایستی برای خواندن قرآن به شان نزول رجوع کرد

حضرت زهرا آسمانی است

دیدار با ایشان در آسمان است

نبایستی معانی را زمینی در نظر گرفت

ما باید خودمان را عروج بدیم

ما قدم اول را برمیداریم و خداوند عروج میده

وقتی کارهای ما خطا باشد کارمای ما می شود

ناس میشود

باید به سوره رجوع کرد و معنی را از آنجا گرفت

رسول در قرآن ممکن است رسول الهی باشد یا رسول درونی باشد

پس نباید فقط رسول را رسول اکرم بدانیم

صراط مستقیم فقط راه مستقیم نیست

راه استقامت هم هست

پس بایستی تدبر کرد و ققط به شان نزول تکیه نکرد

قرآن زنده است

حی است

تازه برات است

قرآن امروز با دیروز متفاوت است

با پریروز متفاوت است

بایستی این را درک کنیم

قرآن کاغذ و کتابی بی روح نیست

بایستی قرآن را به گونه ای خواند که انگار بر ما نازل شده است

دین فطری رسول دارد

رسول درونی است

اگر ما در راه دین استقامت کنیم ملایک نازل میشوند

ما باید مبدا و ماخذ را از قرآن باید استخراج کنیم

کل هستی در قرآن موجود است

ولیکن تازه برات است

بستگی به رشد ما دارد به سماوات

هرچه بالاتر رویم درک ما بیشتر می شود

ما به دنیا آمدیم که معراج کنیم

که بالا بریم

قهاریت خدا زمانی جاری میشود که در دنیا باشیم و در جهنم زندگی کنیم

ولیکن چرا

ما از آسمان اول به زمین آمدیم که بریم آسمان چهارم

پس درک صحیح از قرآن بیابیم

متشابهات را بیابیم

مشابهات کلمات را در جای جای قرآن استخراج کنیم و کنار هم بگذاریم تا معنی باز شود

اگر قرآن مکه را مثال زده، مکه در زمین است

ممکنه ما روی زمین طواف کنیم

ولیکن همان لحظه ممکن است در سماوات باشیم

اگر یعقلون داریم ، یشعرون هم داریم

هرجه بالاتر رویم درک بالاتر میشود

قرآن حکیم است

در آن حکم است

ما باید بالا رویم و قرآن بخوانیم

بالا رویم

روی زمین نمیشود قرآن را درک کرد

با تکیه بر شان نزول نمیشود به جایی رسید

بایستی از یعقلون به یدرکون و بعد به یشعرون برسیم

بایستی عروج پیدا کرد

با نماز شب

با ذکر دو بار در روز

با نماز اول وقت

با تسلیم اتفاق لحظه

با قرآن هر روز

قرآن اشاره های ظریف دارد

باید باذکر سبح کنیم

با نماز شب سبح کنیم

با تسبیح حضرت زهرا سبح کنیم

راه باز است

ولیکن باید حرکت کنیم

یبعث ربک مقام محمودا

باید شب زنده دار بود

باید ملائک ما را صدا بزنند

بالا رویم

عروج کنیم و آنجا قرآن بخوانیم

آنوقت درک قرآن معنی می یاید

انشالله
عروج به سماوات

ما باید بشکافیم که متشابهات و محکمات آیات قرآن چیست؟

بایستی از نحوه تدبر قرآن کشف رمز کنیم،

ببینیم در متشابهات چه اسراری نهفته است ؟

برخی آیات و کلمات را راحت میشود معنی کرد که به آن محکمات گویند .

ولیکن اگر جهت درک برخی دیگر نیاز به یافتن ماخذ قرآنی باشیم، متشابهات نامند.

درک قرآن با متشابهات است .به عنوان مثال به چند نمونه از متشابهات قران اشاره می کنیم .کلماتی مانند

ناس

آدم

انسان

بشر

مزمل

رسول

صراط مستقیم

چهار واژه ناس، آدم، انسان و بشر ظاهرا به یک معنا مطرح شده، ولیکن این درست نیست، هرکدام از انها معنی متفاوتی دارد.

قرآن تازه برات است، تازه برات بدان معنی است که درک آن بستگی به رشد ما دارد، هر چه بیشتر عروج داشته باشیم معانی و درک جدیدتری حاصل می شود. و نتیجه آن معراج خواهد بود .

اگر غرق در دنیا باشیم انسان میشود .

اگر رشد کرده باشیم آدم هستیم .

این اواسط هم ناس و بشر هست .

لذا ترجمه بسم الله الرحمن الرحیم ترجمه متداول نیست .

رحمان شامل دنیا و رحیم در آخرت است .

هرچه از دنیا به سمت آخرت برویم از رحمانیت به سمت رحیمیت میرویم .

ما از روی زمین یک گونه قرآن را می بینیم و از بالا به گونه ای دیگر.

نبایستی برای خواندن و درک قرآن تنها به شان نزول اکتفا نمود .همانطوریکه نباید در مورد

حضرت زهرا تنها به تاریخ رجوع کرد، دیدار با ایشان در آسمان است .

نبایستی معانی را زمینی در نظر گرفت، ما باید خودمان را عروج بدهیم، در واقع با اراده و خواست و کارهایی که انجام می دهیم زمینه عروج خویش را فراهم نمائیم.

ما قدم اول را برمیداریم و خداوند عروج میدهد.

وقتی کارهای ما خطا باشد کارمای ما ناس می شود که از دنیا هم پایین تر است چرا که در قران سوره بقره آیه 24 سوزاننده جهنم را ناس بیان نموده بنابراین توجه به جایگاه ناس و تفاوت آن با انسان نمایانگر اشتباه رایج در درک قران عظیم می باشد .به انسان تعقل، به آدم وحی، به ناس القا و به بشر الهام می شود.

باید به قران رجوع کرد و معانی را از آنجا گرفت . در سوره مزمل، معنی آن، گلیم به خود پیچیده ترجمه شده در حالیکه کلمه مدثر هم به همین ترجمه بسنده شده . مزمل نحوه قرائت قرآن می باشد . نمونه دیگر کلمه رسول است .

رسول در قرآن ممکن است رسول الهی باشد یا رسول درونی، پس نباید فقط رسول را رسول اکرم بدانیم .

صراط مستقیم فقط راه مستقیم نیست، راه استقامت هم هست .

بنابراین می بایست تدبر کرد و تنها به شان نزول تکیه نکرد،

قرآن زنده است، حی است، تازه برات است و درک آن مستلزم رشد و عروج ما می باشد.

در سوره روم آیه 30 به دین فطری اشاره شده، دین هم رسول دارد، که این رسول هم رسول اکرم است و هم رسول درونی می تواند باشد .

اگر ما در راه دین استقامت کنیم ملایک نازل میشوند و به ما کمک می کنند.

ما باید مبدا و ماخذ را از قرآن استخراج کنیم .

کل هستی در قرآن موجود است و قران تازه برات است، هر چه در سماوات بالاتر رویم درک ما بیشتر می شود.ما به دنیا آمده ایم که معراج کنیم و در سماوات بالا برویم .

قهاریت خدا زمانی جاری میشود که در دنیا باشیم و در جهنم زندگی کنیم . همچنان می توانیم در دنیا باشیم و در بهشت زندگی کنیم .

پس به درک صحیح از قرآن و متشابهات آن نیازمندیم . راهکار این است که در مورد متشابهات، مشابه آن کلمات را در جای جای قرآن استخراج نموده و با تدبر در آنها بتوانیم به درک و فهم تازه ای با مآخذ قرآنی رسیده و معانی آنها برایمان باز شود.

اگر قرآن مکه را مثال زده، کعبه در زمین است .

ممکن است ما روی زمین طواف کنیم، ولیکن همان لحظه در سماوات باشیم .

در دنیا یعقلون داریم، و در سماوات یدرکون و بالاتر از آن یشعرون داریم که ملائک همراهی می کنند .

هرجه بالاتر رویم درک بالاتر میشود .

قرآن حکیم است .حکیم بدان مفهوم که در آن حکم و فرمان الهی جاری است.

ما باید در سماوات بالا برویم و قرآن بخوانیم .روی زمین نمیشود قرآن را درک کرد.و با تکیه بر شان نزول نمیشود به جایی رسید.

بایستی از یعقلون به یدرکون و بعد به یشعرون برسیم .

بایستی عروج پیدا کنیم .با نماز شب، با ذکر دو بار در روز، نماز اول وقت و با تلاوت قرآن هر روز

قرآن اشاره های ظریف دارد باید باذکر سبح کنیم، با نماز شب و تسبیح حضرت زهرا سبح کنیم .

راه باز است ولیکن باید حرکت کنیم .در سوره اسرا آیه 79 به راهکار آن اشاره شده، می بایست شب زنده دار بود تا مصداق آیه لک یبعث ربک مقام محمودا شد .

باید ملائک ما را صدا بزنند و بتوانیم با شب زنده داری به ندای آنها پاسخ گفته که در آنصورت،

درک قرآن تحقق می یاید .

انشالله